توانبخشی سکته مغزی
اولین گام برای این منظور، برانگیختن واکنش رفلکسی به عنوان بخشی از سینرژی فلکسوری میباشد. سپس باید سعی گردد که این عضلات با عضلات اکستانسور ران عمل کنند. یکی از روشهای شناخته شده برای برانگیختن واکنش در عضلات دورسی فلکسور مچ پا، مقاومت دادن به حرکت فلکشن ارادی ران است. در صورتی که بیمار کنترل فلکشن ران را نداشته باشد، از پلانتارفلکشن پسیو انگشتان استفاده میشود. این عمل معمولا موجب برانگیختن واکنش Mass Flexor میگردد که دورسی فلکشن مچ پا نیز جزئی از آن است. این واکنش به نام رفلکس Bechterev و رفلکس Marie - Fox است. رفلکس در وضعیتی برانگیخته میشود که بیمار سوپاین خوابیده باشد. وقتی انقباضات رفلکسی دورسی فلکسور مچ پا چندین بار برانگیخته شد، از بیمار خواسته میشود که به طور ارادی به انقباض رفلکسی کمک کند. در صورت کسب واکنش خوب، فیزیوتراپیست با فشار به پشت پای بیمار به حرکت فلکسوری مقاومت داده و همزمان دستورات لازم مانند: "نگذار پایت را به پایین بکشم" را میدهد. اگر واکنش مچ پا ضعیف باشد، مقاومت میتواند به فلکشن ران داده شود اما مقاومت به مچ پا به تنهایی ارجح است چون حرکتی است که باید بر آن تاکید گردد. قدم بعدی در فعال کردن عضلات دورسی فلکسور مچ پا در خواست از بیمار، برای انجام حرکت فعال و بدون استفاده از واکنش رفلکسی میباشد. بیمار میتواند در وضعیت طاق باز یا نشسته قرار بگیرد. فیزیوتراپیست یک دست خود را روی ران مبتلا، درست بالای زانو گذاشته و کمی به پایین فشار میدهد. با انقباض عضلات فلکسور ران و عضلات Pretibial، فشار افزایش می یابد. گرچه عضلات فلکسور ران ممکن است فعال شوند، اما نباید به آنها اجازه فعالیت داد. چون هدف، کسب واکنش ایزوله در مچ پا است.
از روشهای تسهیلی موضعی مانند ماساژ محکم پوست بر روی بطن عضلات قدام تیبیا یا دق کردن تاندونهای آنها در مفصل مچ پا میتوان استفاده کرد. ابتدا از انقباضات اکسنتریک یا ایزومتریک و سپس انقباض کانسنتریک استفاده میشود. اگر بیمار در وضعیت طاق باز باشد، این اعمال با فلکشن ران و زانو به تدریج در وضعیت اکستنشن انجام میگردند. با انجام دورسی فلکشن ارادی مچ پا در وضعیت نشسته روی یک صندلی معمولی، بیمار حرکت را در وضعیت نشسته روی لبه بک صندلی بلند، ایستاده با تکیه دادن به میزی با ارتفاع مناسب، با تکیه دادن به دیوار و بالاخره بدون حمایت در وضعیت قدم برداشتن با پای مبتلا در جلو، انجام میدهد. با بهتر شدن کنترل ارادی بیمار، استفاده از روشهای تسهیلی موضعی به تدریج کم میشود. برای کسب دورسی فلکشن با اورژن، دست فیزیوتراپیست به تدریج به قسمت لترال حرکت کرده و به اورژن مقاومت میدهد. برای تحریک رفلکس کششی در عضلات پرونئال، تراپیست میتواند از حرکت اینورژن ناگهانی استفاده کند. اگر تنشن ایجاد شده با مقاومت همراه شود، مدت تنشن عضله طولانی میگردد. دق کردن و استروکینگ عضلات اورتور و گاهی اوقات ماساژ محکم قسمت طرفی پا باعث بروز واکنش میشود. در ابتدا فیزیوتراپیست از روشهای تسهیلی برای ارتباط ایمپالس ها استفاده میکند. سپس با تلاش بیمار همراه شده و باعث انتقال ایمپالس ها به عضلات طرفی میگردد. اصول کلی مورد استفاده در این روش عبارتند از:
1) از بیمار خواسته میشود فقط برای انجام حرکاتی سعی کند که اندکی تحت کنترل ارادی باشند.
2)اصلاح حرکات بدست آمده شامل اجزای دیگر نیز میگردد.
3) از انقباضات ایزومتریک و یا اکسنتریک قبل از انقباضات کانسنتریک استفاده میشود.